کد مطلب:315862 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:191
حضرت زینب
مرحوم حایری مازندرانی می نویسد: حضرت زینب علیهاالسلام در وقت شهادت قمر بنی هاشم علیه السلام ناله زد و فرمود:
«وا أخاه! واعباساه! وا قلة ناصراه! واضیعتاه من بعدك!» [1] .
وای برادرم! وای عباسم! وای از كمی یاور! وای بعد از تو ضایع شدیم.
نویسنده: حقیر در شعری اشاره به مرثیه خوانی حضرت زینب علیهاالسلام خطاب به برادرش امام حسین علیه السلام نموده ام:
به گوشم ناله ات جان برادر
كنار نعش عباس دلاور
فتاده قامت او غرقه در خون
تو دستت بر كمر ای جان خواهر
[ صفحه 175]
دو چشمش خون گرفته فرق منشق
قد رعنای وی در خون شناور
علم شد سرنگون آن دم كه ببرید
عدو از روی كین بازوی اطهر
لب تشنه نخورد از آب شیرین
به حالش مشك گریان دل پر آذر
زبانحال او این گونه می بود
بنوشی آب و لب تشنه است اصغر
سكینه را تو دادی وعده ی آب
نشسته منتظر چشم است بر در
برادر قدم از داغت شكسته
نداند حال من جز حی داور
شماتت می كند دشمن به مرگت
پس از تو شد حسین بی یار و یاور
حرم شد بی پناه و بی نگهبان
چه سازد زینب محزون مضطر
نشان لشكرم بودی ابوالفضل
پس از مرگت چنینم گفت خواهر
كنار نعش او قدت خمیده
به زیر خاك تیره آرمیده [2] .
«وا أخاه! واعباساه! وا قلة ناصراه! واضیعتاه من بعدك!» [1] .
وای برادرم! وای عباسم! وای از كمی یاور! وای بعد از تو ضایع شدیم.
نویسنده: حقیر در شعری اشاره به مرثیه خوانی حضرت زینب علیهاالسلام خطاب به برادرش امام حسین علیه السلام نموده ام:
به گوشم ناله ات جان برادر
كنار نعش عباس دلاور
فتاده قامت او غرقه در خون
تو دستت بر كمر ای جان خواهر
[ صفحه 175]
دو چشمش خون گرفته فرق منشق
قد رعنای وی در خون شناور
علم شد سرنگون آن دم كه ببرید
عدو از روی كین بازوی اطهر
لب تشنه نخورد از آب شیرین
به حالش مشك گریان دل پر آذر
زبانحال او این گونه می بود
بنوشی آب و لب تشنه است اصغر
سكینه را تو دادی وعده ی آب
نشسته منتظر چشم است بر در
برادر قدم از داغت شكسته
نداند حال من جز حی داور
شماتت می كند دشمن به مرگت
پس از تو شد حسین بی یار و یاور
حرم شد بی پناه و بی نگهبان
چه سازد زینب محزون مضطر
نشان لشكرم بودی ابوالفضل
پس از مرگت چنینم گفت خواهر
كنار نعش او قدت خمیده
به زیر خاك تیره آرمیده [2] .
[1] معالي السبطين، مجلس نوزدهم از فصل هشتم.
[2] زندگاني حضرت زينب كبري عليهاالسلام، ص 281 و 282.